|
18 / 4 / 1393برچسب:smsعاشقانه,مطالب عاشقانه,هاشقانه نا ,شعر های عاشقانه,مجموعه اشعار, :: 16:13 :: نويسنده : ☼admin)suzy)
در کویری برهوت به سوی سراب خیالاتم قدم بر میدارم کرکس ها ی بیرحم به روح خسته ام حمله ور شده اند تشنه و در میان تنهایی سراب خیالت را میبینم با صدای بغض الودم،با نفس های سنگین و گرمم،بلند صدایت می زنم این سکوت وهم الود هم جوابم را نمی دهد روی شن های داغ مینشینم،کمی... کمی آب میخواهم لب های ترک خورده ام خون الودند قرمز و قطره قطره روی زمین میچکند عرق های پیشانی ام یک به یک لباسم را تر میکنند نه،این سهم من نیست باید این فاصله ها را بردارم... بیا تا صدای دست هایم را امید بخشی دلم را شاد و روحم را تازه کنی اگر بازهم تنهایی را سهم این روز هایم داشته باشم، بی تو یک روز ر این فاصله ها خواهم مرد... ![]() ![]() |